Posts Tagged بحار الانوار

از وصایای پیامبر اسلام به علی بن ابیطالب: سه نفرند كه اگر با آنها انصاف رفتار كنى به تو ستم كنند، آدم پست و زن و فرزند، و خدمتگزارت

يَا عَلِيُّ ثَلَاثَةٌ إِنْ أَنْصَفْتَهُمْ ظَلَمُوكَ السَّفِلَةُ وَ أَهْلُكَ وَ خَادِمُكَ وَ ثَلَاثَةٌ لَا يَنْتَصِفُونَ مِنْ ثَلَاثَةٍ حُرٌّ مِنْ عَبْدٍ وَ عَالِمٌ مِنْ جَاهِلٍ وَ قَوِيٌّ مِنْ ضَعِيف‏

من لا يحضره الفقيه، شیخ صدوق، جلد چهارم، صفحه سیصد و شصت

يَا عَلِيُّ ثَلَاثَةٌ إِنْ أَنْصَفْتَهُمْ ظَلَمُوكَ السَّفِلَةُ وَ أَهْلُكَ وَ خَادِمُكَ وَ ثَلَاثَةٌ لَا يَنْتَصِفُونَ مِنْ ثَلَاثَةٍ حُرٌّ مِنْ عَبْدٍ وَ عَالِمٌ مِنْ جَاهِلٍ وَ قَوِيٌّ مِنْ ضَعِيف‏

مكارم الاخلاق، شيخ حسن فرزند شيخ طبرسى‏، صفحه چهارصد و سی هفت

يا على سه نفرند كه اگر با آنها انصاف رفتار كنى بتو ستم كنند: آدم پست و زن تو، و خدمتگزار، و سه تن در باره سه تن رعايت انصاف نمى‏كنند: آزاد به برده، دانا به نادان، قوى به ضعيف.

يَا عَلِيُّ ثَلَاثَةٌ وَ إِنْ أَنْصَفْتَهُمْ ظَلَمُوكَ- السَّفِلَةُ وَ أَهْلُكَ وَ خَادِمُكَ- وَ ثَلَاثَةٌ لَا يَنْتَصِفُونَ مِنْ ثَلَاثَةٍ حُرٌّ مِنْ عَبْدِهِ وَ عَالِمٌ مِنْ جَاهِلٍ وَ قَوِيٌّ مِنْ ضَعِيف‏

بحار الانوار الجامعه لدرر أخبار الائمه الاطهار، علامه مجلسی، جلد هفتاد و چهارم، صفحه پنجاه و یک

اى على سه طايفه است اگر چه انصاف دهى ايشان را تو را ستم كنند: مردم پست، اهل و عيالت، نوكرت و سه طايفه حق‏شان را سه طايفه ادا نكنند آزاد حق بنده‏اش را، جاهل حق عالم را، توانا حق ناتوان را.

يا علىّ ثلاثة ان انصفتهم ظلموك: السّفلة، و اهلك، و خادمك‏ و ثلاثة لا ينتصفون من ثلاثة: حرّ من عبده و عالم من جاهل. و قوىّ من ضعيف.

نهج الخطابه (سخنان پيامبر و اميرالمومنين)، علم الهدى خراسانى‏، جلد نخست، صفحه سیصد و چهل و نه

يا على، سه نفرند كه اگر با آنها به انصاف رفتار نمودى به تو ستم ميكنند (1) آدم پست، (2) زن و فرزند، (3) خدمتگزار. و سه طايفه‏اند كه رعايت حقّ سه دسته ديگر را نمی كنند: (1) فرد آزاد رعايت مملوك خود را نمی كند، (2) فرد دانا مراعات نادان را نمى ‏نمايد (3) شخص توانا با ناتوان مراعات نکند.

Comments (3)

وصیت پیامبر اسلام به علی بن ابیطالب، دروغ در سه جا نيكوست: ميدان جنگ، وعده به زن و اصلاح ميان مردم و همنشينى سه طايفه دل را می ميراند: فرومايگان، توانگران، و زنان

يَا عَلِيُّ ثَلَاثٌ يَحْسُنُ فِيهِنَّ الْكَذِبُ الْمَكِيدَةُ فِي الْحَرْبِ وَ عِدَتُكَ زَوْجَتَكَ وَ الْإِصْلَاحُ بَيْنَ النَّاسِ وَ ثَلَاثَةٌ مُجَالَسَتُهُمْ تُمِيتُ الْقَلْبَ مُجَالَسَةُ الْأَنْذَالِ وَ مُجَالَسَةُ الْأَغْنِيَاءِ وَ الْحَدِيثُ مَعَ النِّسَاء

من لا يحضره الفقيه، شیخ صدوق، جلد چهارم، صفحه سیصد و شصت

يا على: سه مورد است كه دروغ گفتن در آن نيكو است: تدبير در جنگ، و وعده دادن به همسر و زوجه، و اصلاح ميان مردم. و همنشينى سه طايفه دل را می ميراند: همنشينى فرومايگان، و همنشينى توانگران، و گفتگو با زنان.

الخصال أَبِي عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ أَبِي الْحُسَيْنِ بْنِ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ الْبَجَلِيِّ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍعَنِ الْمُحَارِبِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ قَالَ النَّبِيُّ ص ثَلَاثٌ يَحْسُنُ فِيهِنَّ الْكَذِبُ الْمَكِيدَةُ فِي الْحَرْبِ وَ عِدَتُكَ زَوْجَتَكَ‏ وَ الْإِصْلَاحُ بَيْنَ النَّاسِ وَ قَالَ ثَلَاثٌ يَقْبُحُ فِيهِنَّ الصِّدْقُ النَّمِيمَةُ وَ إِخْبَارُكَ الرَّجُلَ عَنْ أَهْلِهِ بِمَا يَكْرَهُهُ وَ تَكْذِيبُكَ الرَّجُلَ عَنِ الْخَبَرِ وَ قَالَ ثَلَاثَةٌ مُجَالَسَتُهُمْ تُمِيتُ الْقَلْبَ مُجَالَسَةُ الْأَنْذَالِ وَ الْحَدِيثُ مَعَ النِّسَاءِ وَ مُجَالَسَةُ الْأَغْنِيَاءِ

بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، علامه مجلسی، جلد شصت و هشتم، صفحه نهم

پيامبر اكرم فرمود سه مورد است كه دروغ گفتن جائز بلكه خوب است 1- در صحنه جنگ 2- وعده دادن به همسر 3- براى اصلاح بين مردم. سه مورد است كه راست گفتن قبيح و زشت است. 1- سخن‏چينى 2- نقل عمل ناپسند از خانواده كسى به شوهر و سرپرست آن خانواده 3- و دروغگوئى كسى را به او گفتن و اخبار او را تكذيب كردن و نيز فرمود. سه گروهند كه همنشينى با آنان دل را می ميراند 1- همنشينى با افراد پست و رذل 2- هم صحبت شدن با زنها 3- همنشينى با ثروتمندان‏

يَا عَلِيُّ ثَلَاثَةٌ يَحْسُنُ فِيهِنَّ الْكَذِبُ الْمَكِيدَةُ فِي الْحَرْبِ وَ عِدَتُكَ زَوْجَتَكَ‏ وَ الْإِصْلَاحُ بَيْنَ النَّاسِ- وَ ثَلَاثَةٌ مُجَالَسَتُهُمْ تُمِيتُ الْقَلْبَ- مُجَالَسَةُ الْأَنْذَالِ وَ مُجَالَسَةُ الْأَغْنِيَاءِ- وَ الْحَدِيثُ مَعَ النِّسَاءِ-

بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، علامه مجلسی، جلد هفتاد و چهار، صفحه پنجاه و دو

ای علی: دروغ در سه جا نيكوست: ميدان جنگ، وعده به زن و اصلاح ميان مردم‏ و سه طايفه است كه همنشينى آنها دل را مى‏ ميراند، همنشينى پست‏ها، همنشينى ثروتمندان، سخن گفتن با زنان.

Comments (1)

احادیث و روایات فقط برای عوام گفته شده اند یا خواص هم باید به آن توجه کنند ؟

چند روز پیش به این حدیث از پیامبر اسلام برخوردم که در آن سفارش می کند:

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ الشَّيْبَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا سَهْلُ بْنُ زِيَادٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ بَشِيرٍ الْبَرْقِيُّ عَنْ يَحْيَى بْنِ الْمُثَنَّى قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي طَلْحَةَ الصَّيْرَفِيُّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي يُحَدِّثُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ قَالَ لِلنَّاسِ إِيَّاكُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِي مَنْبِتِ سُوء.

صيرفى گويد: از امام صادق شنيدم كه فرمود: از پدرم به نقل از پدر خود از جدّ بزرگوارش شنيدم كه مى‏گفت: پيغمبر خدا درباره انتخاب همسر به مردم فرمود: بپرهيزيد از گياه سبز و خرّمى كه در سرگين پرورش يافته است! به آن بزرگوار عرض شد: اى رسول خدا «خضراء دمن» چيست؟ فرمود: مقصود زن زيبائى است كه از خاندانى پست، بوجود آمده و در محيطى فاسد، پرورش يافته باشد.

معاني الاخبار، شیخ صدوق، صفحه سیصد و شانزده

شیخ صدوق همین روایت را در من لا یحضر الفقیه هم آورده است.

وَ قَامَ النَّبِيُّ خَطِيباً فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِيَّاكُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِي مَنْبِتِ السَّوْء.

رسول خدا سخنرانى كرد و فرمود: اى مردم شما را زنهار می دهم از خضراء الدّمن (علفهائى كه در خوابگاه و طويله شتران می رويد) پرسيدند يا رسول اللَّه مراد از خضراء الدّمن چيست؟ فرمود: زن خوشگل و خوش سيمائيست كه در خاندانى پست تولّد يافته باشد.

من لا يحضره الفقيه، شیخ صدوق، جلد سوم، صفحه سیصد و نود و یک

در کتب روایی دیگر هم این حدیث آمده است مانند:

1 – وَ بِإِسْنَادِهِ قَالَ قَامَ رَسُولُ اللَّهِ خَطِيباً فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِيَّاكُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِي مَنْبِتِ السَّوْءِ.

الكافى، شيخ كلينى، جلد؛ پنجم، صفحه سيصد و سى و دو

2 – وَ عَنْهُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قَامَ النَّبِيُّ خَطِيباً فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِيَّاكُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِي مَنْبِتِ السَّوْءِ.

تهذيب ‏الاحكام، ‏شيخ طوسى، جلد هفتم، صفحه چهارصد و سه

3 – وَ قَالَ النَّبِيُّ إِيَّاكُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ المَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِي مَنْبِتِ السَّوْءِ.

مستدرك ‏الوسائل، محدث نورى، جلد چهاردهم، صفحه یکصد و شصت و شش

4 – وَ قَامَ رَسُولُ اللَّهِ خَطِيباً فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِيَّاكُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِي مَنْبِتِ السَّوْء.

مكارم الاخلاق، شیخ حسن فرزند شیخ طبرسی، صفحه دویست و سه

5 – إيّاكم و خضراء الدّمن قيل و ما خضراء الدّمن؟ قال المرأة الحسناء في منبت سوء.

نهج الفصاحه، مجموعه كلمات قصار حضرت رسول، ابولقاسم پاینده، صفحه سیصد و پنجاه و شش

6- قَالَ الصَّادِقُ قَامَ النَّبِيُّ خَطِيباً فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِيَّاكُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِي مَنْبِتِ السَّوْء.

روضه الواعظين و بصيرة المتعظين، فتال نيشابورى‏، جلد دوم، صفحه سیصد و هفتاد و پنج

و …

تا اینجای کار مشکل زیادی به چشم نمی آید. پیامبر اسلام مردان مسلمان را از وصلت با دختران تربیت یافته در خانواده هایی که با افکار و عقاید آنان هماهنگ نیست نهی کرده است. اما این نهی فقط شامل عوام می شود و اینکه خواص هم باید نصیحت پیامبر اسلام را آویزه گوش خود قرار دهند ؟

نگاهی به تاریخ اسلام به ما می گوید نزدیکان و نوادگان پیامبر که معصوم و امام خوانده شده اند، این نصیحت پیامبر را زیاد مورد عنایت خود قرار نداده اند و می توان به مواردی از ازدواج های ایشان اشاره کرد که دختر یا زنی که به همسری ایشان برگزیده شده است، بر اساس گفته پیامبر اسلام خضراء الدمن خوانده می شود.

امام اول شیعیان، علی بن ابیطالب :

ام حبیب همسر علی بن ابیطالب، دختر ربیعه تغلبیه که نام وی پیش از این وصلت صهبا بوده است. این زن از قبیله سبی بود که خالد بن ولید در عین التمر بر آنها حمله برده و این دختر به اسیری گرفته شده بود.

امام دوم شیعیان، حسن بن علی :

یکی از همسران امام دوم شیعیان دختریست به نام جعده فرزند اشعث بن قیس، علامه باقر شریف قریشی در » کتاب زندگانی امام حسن » آورده است، جعده دختر اشعث ‏بن ‏قيس از خانواده ‏هاى فرومايه، بسيار پست و فرصت‏ طلب بود.

آنچنان که شیعه معتقد است، امام دومشان، امام حسن مجتبی به دست همین دختر و با تحریک و اغوای معاویه و وعده ازدواج با یزید به شهادت رسیده است.

همچنین سید محسن امین عاملی، در اعیان الشیعه جلد چهارم، صفحه هفتاد و هشت، آورده است: خاندان اشعث، گروه فرصت طلبی بودند که با کردار ناروایشان تاریخ تاریکی برای خود رقم زدند. امام صادق فرمود: اشعث در قتل امیرالمومنین شرکت داشت و دخترش امام حسن را مسموم ساخت و پسرش در خون امام حسین شریک بود.

امام سوم شیعیان، حسین بن علی :

برای امام سوم شیعیان زیاد نیازی به تبارشناسی همسرانش نیست. همین که وی با دختر یزدگرد سوم، آخرین پادشاه سلسله ساسانیان ازدواج کرده است، نشان می دهد به گفته جدش اعتنا نکرده است.

امام پنجم شیعیان، محمد بن علی :

ْ أَبِي الْجَارُودِ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ وَ هُوَ جَالِسٌ عَلَى‏ مَتَاعٍ- فَجَعَلْتُ أَلْمِسُ الْمَتَاعَ بِيَدِي- فَقَالَ هَذَا الَّذِي تَلْمِسُهُ بِيَدِكَ أَرْمَنِيٌّ- فَقُلْتُ لَهُ وَ مَا أَنْتَ وَ الْأَرْمَنِيَّ- فَقَالَ هَذَا مَتَاعٌ جَاءَتْ بِهِ أُمُّ عَلِيٍّ امْرَأَةٌ لَهُ- فَلَمَّا كَانَ مِنْ قَابِلٍ دَخَلْتُ عَلَيْهِ فَجَعَلْتُ أَلْمِسُ مَا تَحْتِي- فَقَالَ كَأَنَّكَ تُرِيدُ أَنْ تَنْظُرَ مَا تَحْتَكَ- فَقُلْتُ لَا وَ لَكِنَّ الْأَعْمَى يَعْبَثُ- فَقَالَ لِي إِنَّ ذَلِكَ الْمَتَاعَ كَانَ لِأُمِّ عَلِيٍّ- وَ كَانَتْ تَرَى رَأْيَ الْخَوَارِجِ- فَأَدَرْتُهَا لَيْلَةً إِلَى الصُّبْحِ أَنْ تَرْجِعَ عَنْ رَأْيِهَا- وَ تَتَوَلَّى أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ- فَامْتَنَعَتْ عَلَيَّ فَلَمَّا أَصْبَحْتُ طَلَّقْتُهَا.

بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمة الاطهار، جلد چهل و ششم، صفحه سیصد و شصت و هفت

ابى الجارود گفت خدمت حضرت باقر رفتم روى اسباب خانه نشسته بود من شروع به دست زدن اثاث نمودم فرمود اينها را كه دست ميزنى متعلق به شخص ارمنى است. گفتم شما را به ارمنى چكار؟

فرمود اين اسباب‏ ها جزء جهيزيه ام على است (يكى از زنان امام باقر بود) سال ديگر خدمت آن جناب رفتم با دست زير خود را مى‏كشيدم فرمود مثل اينكه ميخواهى نگاه كنى زير پايت چيست؟

عرض كردم نه آدم كور با دست خود بازى می كند. فرمود آن اسبابها متعلق به ام على بود و مذهب خوارج را داشت يك شب تا به صبح هر چه بگوش او خواندم تا برگردد و على را دوست داشته باشد امتناع ورزيده قبول نكرد. فردا صبح طلاقش دادم‏.

امام ششم شیعیان، جعفر بن محمد :

یکی از همسران ایشان دختری بوده که نامش را حمیده ذکر کرده اند. وی کنیزی بوده که در نسب بربر، اندلسی، رومی و یا ایرانی بودن ایشان مورخان تردید دارند.

امام هفتم شیعیان، موسی بن جعفر :

نام همسر ایشان نجمه می باشد. نجمه کنیزی بوده است به نام تکتم که توسط مادر موسی بن جعفر خریداری شده بوده است.

امام هشتم شیعیان، علی بن موسی :

با ام حبیبه، دختر مامون یکی از خلفای عباسی، ازدواج کرد.

امام نهم شیعیان، محمد بن علی :

با ام فضل، دختر مامون یکی از خلفای عباسی، ازدواج کرد.

امام دهم شیعیان، علی بن محمد :

حدیث، جده، سلیل یا سوسن نام همسر علی بن محمد می باشد. روایان می گویند وى کنيزي از اهالى نوبه (واقع در مصر) بود.

امام یازدهم شیعیان، حسن بن علی :

ملیکا، صيقل یا نرجس. گفته می شود او دختر یوشعا پسر قیصر روم بوده است و بازار کنیز فروشان بغداد توسط یکی از یاران امام حسن عسگری به نام بشر بن سليمان كه در خريد و فروش برده نيز سابقه داشت، خریداری شد.

شاید دلیل نپذیرفتن این نصیحت از سوی پیامبر توسط نوادگان وی این باشد که خود پیامبر اسلام هم به این گفته عمل نکرده است. البته مسلمانان برای این ازدواج ها دلایلی چون اقتضای حکومت و پیشرفت اسلام را بیان می کنند.

1 – ام حبيبه، دختر ابوسفيان که نام اصلی وی رمله نام می باشد و به عنوان یکی از همسران پیامبر اسلام پس از خدیجه، به عقد وی در آمده است.

2 – جويريه، او نیز یکی از زنان پیامبر مسلمانان است که می توان با تعریف محمد او را خضراء الدمن نامید. برّه بنت الحارث که نامش پس از ازدواج با محمد توسط وی به جويريه تغییر یافت، دختر خوبروی حارث بن ابوضرار است. حارث بن ابوضرار رئیس قبیله بنی المصطلق، یکی از قبایل یهودی بود.


3 – صفيه، دختر حيى بن اخطب‏ یکی دیگر از زنان محمد می باشد که از نظر تبارشناسی نتیجه ای مطلوب را به نمایش نمی گذارد.

صفیه دختر زیبا روی رییس قبیله بنی نضیر یکی از قبایل یهود بود که پس از تبعید فبیله ایشان توسط محمد به قلعه خیبر پناه می برند و در جنگ خیبر در مقابل محمد ایستادگی می کنند. در این جنگ پدر و همسر صفیه، کنعان ابن ربیع کشته می شوند و پس از خاتمه نبرد صفیه به عقد محمد در می آید.

نکته اساسی:

اگر نوادگان محمد می خواستند به گفته جدشان عمل کنند با توجه به اینکه برخی از همسرانی که نامشان ذکر شد. مادارن امامان بعدی بوده اند و مسلمین معتقدند همه حالات و ابنا بشر از پیش مشخص شده اند، معلوم نبود بر سر  صلاله امامت چه می آمد.

Comments (23)